ناصر عبدالهی اولین کسی بود که من رو و شاید خیلی های دیگرو با شعر های شاهکار محمد علی بهمنی آشنا کرد ، بهمنی و عبدالهی که هر دو جنوبی بودند . اولین آلبوم ناصر یا همون « ناصر عبدالهی » ی به گمون « عشق است » بود با شعرهای تمام از بهمنی و با دکلمه ی پرویز پرستوی و صدای ناصر عبدالهی ؛ دارم گوش میدم آلبوم با این شعر شروع میشه
دکلمه ی پرستویی
گفتم ای عشق بیا تا که بسازی ما را
یا نه ویرانه کنی ساخته ی ما را
گفتم ای عشق چه بر روز تو آمد امروز
که به تشویش سپردی شب عاشق ها
حیف از امروز که بی عشق شب آمد
ای عشق کاش خورشید تو آغاز کند فردا را
بعد صدای ناصر عبدالهی
این شفق است یا فلق مغرب مشرقم بگو
من به کجا رسیده ام جان دقایقم بگو
...
جان همه شکر گشته ام طعنه ی نا شنیده را
در همه حال خوب من با تو موافقم بگو
من که هر آنچه داشتم اول ره گذاشتم
حال برای چون توئی اگر که لایقم بگو
تا گل غربت نرویاند بهار از خاک جانم
با خزانت نیز خواهم ساخت ، خاک بی خزانم
گر چه خشتی از تو را حتی به رویا هم ندارم
زیر سقف آشنایی هایت می خواهم بمانم
...
بعد آلبوم دوستت دارم باز هم ناصر عبدالهی با همکاری بهمنی و پرستوی
من خودم ام نه خاطره منظره ام نه پنجره
من یه هوای تازه ام در انعکاس حنجره
« یک بار خواب دیدن تو به تمام عمر می ارزد ،پس نگو ، نگو که رویای دور از دست رس خوش نیست »
.
و
و آلبوم آخر آدم و حوا باز هم ناصریا و بهمنی این بار بدون پرستویی
و این آلبوم با این آهنگ استثنائی شروع میشه
دل من یه روز به دریا زدُ رفت
پشت پا به رسم دنیا زدُ رفت
پاشنه ی کفش فرارُ ور کشید
آستین همتُ بالا زدُ رفت
یه دفعه بچه شدُ تنگ غروب
سنگ توی شیشه ی فردا زدُ رفت
حیونی تازگی آدم شده بود
به سرش حوای حوا زدُ رفت
دفتر گذشته ها رو پاره کرد
نامه ی فردا هارو تا زدُ رفت
حیونی تازگی آدم شده بود
به سرش حوای حوا زدُ رفت
دل من یه روز به دریا زدُ رفت
خدایش بیامرزد
منظره ام نه پنجره
مرسی ، شعر فک کنم برای عالیجناب بهمنی باشه
تا حالا تریپم اشتباه بود
من خودم ام نه خاطره
منظره ام نه پنجره
کلی قشنگتر شد
سلام دوست خوب ممنون از نوشته هات ...به دیدن ما بیا دوستان ناصر در اینجا:http://nasserabdollahi.blogsky.com/
اون از نژاد آسمون بود! همون طور که خودشم گفت:
من یه پرنده ی غریبم
من از نژاد آسمونم
میون این همه ستاره
من یه شهاب بی نشونم...
روحش شاد و یادش گرامی